چالشهای پوپولیسم در صنعت معدن؛ نگاهی به تجربیات گذشته و راهکارهای آینده
مصاحبه با علی غنیزاده ضرغامی، مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره شرکت زمین کاوان قرن
سیاستهای عوامگرایانه و بدون برنامهریزی در حوزه معدن، نهتنها باری بر بدنه اقتصادی شرکتها وارد کرده بلکه بهرهوری و اشتغال پایدار را نیز به چالش کشیده است. در این مصاحبه، علی غنیزاده ضرغامی با تمرکز بر تبعات این تصمیمات و ارائه راهکارهایی برای توسعه پایدار، دیدگاههای خود را بیان میکند.
چادرملو, ملی مس و فولاد مبارکه، ۱۶ هزار و ۷۳۹ نفر استخدام شدهاند. این استخدامها، به گفته مشاور کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران، با هدف ایجاد اشتغال صورت گرفته است.
اما او تاکید میکند که آثار این سیاستهای دستوری چند سال بعد آشکار میشود؛ از جمله افزایش ۶۶ درصدی افرادی که در حوزه استخراج معدن بیمه بیکاری دریافت میکنند.
این کارشناس حوزه معدن معتقد است سیاستهای نادرست و بدون برنامهریزی در حوزه معدن، که تنها برای تحقق رضایت مقطعی مردم اجرا میشوند، در بلندمدت تاثیری جز فشار بر بدنه اقتصادی واحدهای تولیدی نخواهند داشت.
ضرغامی تاکید میکند: «ایجاد زیرساختهای لازم باعث تحقق توسعه میشود. نمیتوان روی زیرساختهای ساختمان دوطبقه، برجی بنا کرد. اگر خواهان توسعه هستیم، باید فضا و بستر مناسب ایجاد شود، نه آنکه دیدگاه پوپولیستی حاکم شود.»
مصادیق سیاستهای پوپولیستی در شرکتهای معدنی
دولتها گاهی سیاستهایی را در پیش میگیرند که نتیجه آن برای شرکتهای معدنی چندان خوشایند نیست؛ مانند استخدامهای بیرویه و دستوری، الزام شرکتهای معدنی به پرداخت سود سهام عدالت، یا تاسیس برخی واحدها با نیمی از ظرفیت واقعی برای ایجاد اشتغال.
الزام شرکتهای معدنی به اجرای چنین سیاستهایی چه تأثیر منفی دارد؟
استخدامهای بیرویه باعث افزایش هزینه تولید نهایی و کاهش بهرهوری در شرکتهای معدنی میشود. بررسی اطلاعات سه شرکت معدنی مذکور نشان میدهد که بهرهوری عوامل تولید در این شرکتها پس از خصوصیسازی نیز بهبود نیافته است.
یکی از اهداف اصلی ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی، واگذاری شرکتهای دولتی بزرگ به بخش خصوصی برای کاهش تصدیگری و افزایش بهرهوری بود. اما عدم تغییر در مدیریت و واگذاری شرکتها به مجموعههای شبهدولتی غیرتخصصی، همراه با تشدید تحریمها و استخدامهای دستوری، مانع تحقق بهرهوری لازم در این شرکتها شده است.
اگر دولت خواهان اشتغال بهتر و بیشتر است، باید زیرساختهای لازم را ایجاد کند و با توسعه اکتشافات جدید، تعداد معادن را افزایش دهد؛ نه آنکه بار اضافی اشتغال را به دوش معادن فعلی بیندازد.
نمونههای آماری از شرکتهای معدنی
وضعیت شرکت چادرملو
طبق پژوهشها، ارزش تولیدات شرکت چادرملو از ۷/۸ هزار میلیارد تومان با نرخ رشد متوسط سالانه ۴۳/۷۱ درصدی به ۲۹۳/۳ هزار میلیارد تومان رسیده است.
اما هزینه نیروی کار این شرکت، با نرخ رشد متوسط سالانه ۳۷۵/۲۵ درصدی، به طرز قابلتوجهی افزایش یافته است. همچنین، تعداد نیروی کار این شرکت از ۱۶۰۵ نفر به ۳۶۲۷ نفر رسیده که نشاندهنده افزایش هزینه نیروی کار به دلیل استخدامهای بیرویه است.
وضعیت شرکت ملی مس
استخدامها در شرکت ملی مس با نرخ رشد متوسط سالانه ۵/۴ درصدی از ۴۱۷۶ نفر به ۱۰۲۷۱ نفر رسیده است. در همین حال، هزینه نیروی کار این شرکت با نرخ رشد متوسط سالانه ۲۷/۱۹ درصدی از ۱۱ میلیارد تومان به ۶۶۰ میلیارد تومان رسیده است.
اما نرخ بهرهوری نیروی انسانی شرکت ملی مس ایران تقریباً ۹/۲ کیلوگرم مس تصفیهشده بر ساعت به ازای هر نفر است، در حالی که این میزان در ۱۰ شرکت برتر تولید مس جهان بالای ۱۸ کیلوگرم است.
این مصاحبه “چالشهای پوپولیسم در صنعت معدن” برگرفته از ویژهنامه معدن مجله دنیای اقتصاد، منتشر شده در تیرماه ۱۳۹۶ است و به بررسی موضوعات کلیدی صنعت معدن در دهه اخیر میپردازد